بریکس و بازتعریف توازن قوا

لیکوالان

  • فتیح الله احدی سلام پوهنتون‎ image/svg+xml لیکوال
  • محمد اسماعیل عمار سلام پوهنتون‎ image/svg+xml لیکوال

DOI:

https://doi.org/10.64104/v9.SecondRound.Issue.6.n5.2024

کلیدي ټکي:

بریکس, نظم جهانی چندقطبی, سلطه دلار آمریکا, اقتصاد جهانی

لنډیز

سازمان بریکس با هدف ایجاد تغییر در نظم جهانی و انتقال آن از حالت تک‌قطبی به چندقطبی، از طریق گروهی از کشورهای در حال توسعه اقتصادی که خواهان ایفای نقش فعال در تحولات بین‌المللی هستند، شکل گرفت. این سازمان به‌دنبال ایجاد فضایی استکه در آن کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه‌یافته بتوانند نقشی مؤثرتر در ساختار جهانی ایفا کنند. از آنجا که اعضای بریکس در اقتصاد جهانی تأثیرگذار هستند، بسیاری از کشورهای دیگر نیز تمایل دارند به این سازمان بپیوندند و در تحولات جهانی سهیم شوند.

یکی از اهداف اصلی بریکس کاهش سلطه دالر آمریکا به‌عنوان ارز غالب در معاملات جهانی است. به‌جای وابستگی به دالر، این گروه در تلاش است تا از ارزهای ملی خود و سازوکارهای مالی جایگزین استفاده کند. اگرچه بریکس با چالش‌های بسیاری از جمله قدرت نظامی ایالات متحده و تفاوت‌های اقتصادی و سیاسی اعضای خود روبه‌رو است، از اینرو، توانسته است تأثیرات خود را در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی به‌طور قابل توجهی گسترش دهد. در این راستا، بریکس گام‌های مهمی در جهت تضعیف هژمونی ایالات متحده و مستقل شدن از نهادهای مالی تحت سلطه آمریکا مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی برداشته است. این اقدام‌ها به‌طور مستقیم به هدف بزرگ‌تر بریکس برای ایجاد یک نظم جهانی چندقطبی و متنوع کمک می‌کند.

آینده نظم جهانی به‌سوی یک ساختار چندقطبی پیش می‌رود، اما برای تحقق کامل این هدف، بریکس باید چالش‌های داخلی خود را حل کرده و به توافقات مؤثر میان اعضای خود دست یابد. در صورتی که بریکس بتواند بر این چالش‌ها غلبه کند، احتمالاً شاهد تحولاتی عمیق در نظام جهانی خواهیم بود که تأثیرات آن در سطح اقتصادی و سیاسی جهانی مشهود خواهد بود.

ډاونلوډونه

خپر شوې

2024-12-31